بُرشی از کتاب «اکیپ حاج هادی»| اربعین سیدالشهدا(ع) در سال 1360
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، کتاب «اکیپ حاج هادی» به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی، بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده و انتشارات «نشر شاهد» آن را در نوبت اول در 1000 جلد در قطع رقعی به چاپ رسانده است. قیمت این کتاب در سال 1391 چاپ اول 15000 تومان بوده است.
بُرشی از متن کتاب را در ادامه میخوانیم:
این روایت از حاج هادی
اربعین سیدالشهدا(ع) در سال 1360 بود. هیأت مذهبی در صحن مطهر امامزاده جعفر(ع) پیشوا گرد آمده و در حال عزاداری بودند. ما هم به عشق امام حسین(ع) از خود بیخود شده بودیم.
چون روز بعد عازم جبهه بودیم، همهِ بچههای اکیپ آماده بودند تا در محضر ملکوتی امام رضا(ع) برای توفیق خود و رزمندگان اسلام دعا کنند.
در حال سینهزنی و طواف ضریح مقدس بودیم که حاج عزیزالله جنیدی آمد و گفت:
-از جبهه خبر آوردند که سپاه نیاز به خودرو سبک دارد. سهم مردم پیشوا سه دستگاه میباشد. فوراً رفتم میکروفن را از دست مداح گرفتم و با گفتن «یا حسین(ع)» از عزاداران حسینی تقاضا کردم دقایقی سکوت کرده، روی زمین بنشینند. من فقط پنج دقیقه برای مردم صحبت کردم و همان موضوع را با آنان درمیان گذاشتم. خدا میداند به نیم ساعت نکشید. به برکت وجود مقدس حضرت جعفربن موسی الکاظم(ع) و عشقی که مردم نسبت به امام حسین(ع) و رهبر و رزمندهها داشتند، آنقدر مساعدت شد که نه تنها پول خرید سه دستگاه خودرو جمع آوری شد، بلکه چند روز بعد وقتی سپاه دوباره تقاضای خرید یک دستگاه تریلی را مطرح نمود، ما بخش عمدهای از هزینهِ خرید آن را هم از روی همین پول پرداخت کردیم.
مردم ما این گونه پای کار بودند. به خاطر دفاع از کیان نظام و انقلاب و میهن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نمیکردند. فقط کافی بود برای جبهه لب تر میکردی، با جان و مال و فرزندانشان در صحنه حاظر میشدند و دشمن هم این آرزو را به گور خواهد برد که مردم دست از حمایت انقلاب و نظام بردارند.
حاج حسن ترابی که در این جور مواقع همیشه پیشقدم بود. آن شب هم با خرید یک دستگاه خودرو به تنهایی مشارکت نمود.
وقتی از او تشکر کردم، گفت:
-بروید از آن کسی که چند تا سکهِ ده ریالی کمک کرده تشکر کنید، چون من ذرهای از ثروتم را دادم، اما او همهِ سرمایهاش را.